عمودی خط بزن

نشسته بودیم دور هم ... هی تو لیست وارد میکردیم ... تا اینکه یه دفعه همه خفه شدن ... قشنگ تو دلم میگفتم ... حاجی چی شد ..کی چی گفت ...

برگشتم دیدم همه دارن یه وریو نگاه میکنن ...

خب چی بگم ... سوالی که پرسیده شد این بود که "کجای لیست میزاریش ؟"

-خیلیه حاجی

+وسط مسطا میچپونیم

-حاجی باید خط بزنم جا نیست تو لیست

+خب بزن

-حاجی میگم جا نیست

+ چرا زر میزنی یکی از ته وردار

- بعد بزارمش ته لیست این عدالتته !

+ اصلا عمودی خط بزن !

.

.

.

رفت

یه ساعت گذشته بود که یهو شلوغ شد ...

دیدیم اومد بیرون ، میخندید ...

ما همه گریه میکردیم از سر شوق ...

تا حالا از نزدیک ندیده بودم کسی شفا بگیره 


پ.ن : نمیدونم چرا این نوشته شد ولی شد دیگه !


یادم رفت که بخندم

وقتی از سر کوچه میتونم حس کنم که پشت پنجره وایسادی،خیلی چیزا فرق میکنه،خیلی چیزا رو فراموش میکنم،خیلی چیزا میشه که نمیشد.قدمامو محکمتر برمیدارم ،نفس هامو عمیق و کامل تموم میکنم،میرسم جلوی پنجره ،سرمو میگرم بالا ...

داری گریه میکنی،منم ریختم؛اصلا یادم رفت که باید بخندم.نشستم تو کوچه ،بارون گرفت ... با چتر اومدی پایین با همون اشکا میخندیدی ...

تو دلم میگفتم : کاش میشد جای اشکات همیشه بارون بگیره ... همیشه بخند !

رفیق

من عاشق این کلمه این تعریف اصلا این قلسفه ام .... من عاشق رفیقامم ... بخاطرشون ... تا بعد

در برابر است

هنوزم که هنوز ...

معنی شقایق هزار برابر است ...

درد صد برابر است ...

لحظه ده برابر است ...

ولی ...

نه هنوز ...

... معنی کردن ها

                       ...نابراریست!

من تنهایی رو دوست *دارم...

یه وقتا دلم میخوام بمیرم ... عین بتمن ... یه جوری که نباشم ولی خوشحال باشم ... . گریه کردن کار مرد نیست ولی ... سخت همدمشه ... ما هایی که سیگار نمیکشیم معتادشیم ... میری داد بزنی فقط اشک میاد ... بقیه رو میبینی ... مجبوری بخندی ... بابا بیخیال ... ته دلداریشونم اینه که "بیخیال " ... حاجی من یه عمره بی خیالم ... خفه شو ... یه چیز جدید بگو ... تنهایی یعنی : شب سخت بخوابی !

تشکر

مرسی سوگند واسه بلیط یکطرفه ...