او

یا فریاد خواهم زد یا سکوت
her

من هم کم میاورم ...

درد سختی می اید که نمیدانی چیست ... فقط یک چیز تغییر کرده ... یعنی من هم?! ... باورم نمیشد ! ... هر چیزی جز مستقیم امتحان شد ... احمق نیست و من هم نیستم ... باشه ... من هم کم میاورم ... سعی میکنم دیگر هیچ چیز اضافه ای نگویم ...

زندگی اینه ...

یعنی بعد از دیدن بعضی فیلما (حالا گذشته از این که سطح کیفیش کجاست) .... میخوامش پاشم داد بزنم ... اینه ... این درسته ... گور بابای این اشغالی که هست ... من چیزی ومیخوام که با دیدنش انقدر به وجد میام ... من اونم ...

 یعنی میخوای با مشت بکوبی تو صورت حرفی که زندگی و از خواسته هات جدا کنه ...  

پ.ن: راستی یه دوستی که دمش گرم داشت ...اومد وبلاگ و شخم زد ... راضیم ازش!

یه چیزایی

یه حرفایی هست نمیتونم بنویسم ... کاش یکی بود !