دوباره از اون خنده ها

بعد مدت ها یه دفعه دوباره کاملا بیخودی زدم زیر خنده اخ اخ اصلا یه وعضی دلم تنگ شده بود واسش یاد هزار تا چیز خوب میافتادم هی بیشتر خوشحال میشدم شروع کردم تو اینه خودمو نگاه کردن اصن کلی با خودم حال کردم [دیالوگ منکراتیه نمیشه گفت !] اخ اخ, جاتون خالی باید میبود که بود هی صدا در میاوردم از خودمو,میشدم :زینت ,زی دی , اهونا, نالک, ... بگیر برو... خلاصه کلی حال کردم تازه بعدش یاد چند تا جمله افتادم(هر کدوم تو یه بازه ی زمانی میگفتم و والبت مثه همیشه به نام یکی دیگه امضاش میکردم): -روزا دو جورن یه دسته روزای خوب و یه دسته روزایی که فکر میکنی خوب نیستن! -خوش به حال ورثه هام , کلی خاطره دارم که همه رو واسشون میذارم! -فقط یه جا دیدم که نخندیدی اونم وقتی بود داشتی خودتو مجسم میکردی; میگفتی اونموقع خود مجسم شدم باهام کل گذاشته بود هر کی بخنده! -شعرایی که واسه خندیدن باشن , مهم نیست خونده میشن یا نه ,همین بس که مطمئنی شاعرش حداقل یه بار جای همه خندیده -صادقانه ی صادقانه, صادقانه ! اولی واسه دومی دومی هم واسه اولی , اینجوری مطمئنی که اخریه صادقانه ی صادقانه، صادقانه است! -احمقترین ِ مردم اونیکه وقتی میخواد بگه سلام با خودش کلنجار میره ! -ساده ترین جمله ی عاشقانه ای که شنیدم سلامه! -رفاقتو وقتِ کولی دادنِ نوبتیه که میفهمی! -شرط میبندم شرط میبندی که شرط منم همون شرطی که تو شرط گذاشتی ;همیشه بدون قید و شرط باهمیم! شادِشادِشادِشادِشادِشادِشادِشاد! قربون اقام خودم, چون اخرش شد شادِشاد!
نظرات 1 + ارسال نظر
... شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 01:59

کاش آن روز بهانه یک چیز معقولتر از خیابان های داغ خرداد را میگرفتی تا دعوایمان معقولتر می بود.
از همان وقت که هزار کلمه برای منصرف کردنت گفتم و نشد دیگر حوصله هیچ آدم پیدا بوده ای را ندارم.

پیدابودگی وقتی خوب است که اگر نباشی کسی بیاید و دنبالت بگردد واز پیدا شدنت ذوق کند وگرنه از فرط پیدا بودن خودت از خودت نا امید میشوی.

من میخواهم نا امیدی را تا لقمه آخرش بخورم.....

آنها کم از ماهی ها نداشتند

میدونی عاشقتم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.