ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
و میدانم چه گناهی کرده ام که اینگونه مستجابم ... ولی نمی دانم چه کرده ام که نمیشود که جبرانش کنم ...
خدایا صدایم را میشنوی .. ولی تو رو خودت ... یکبار هم دنیا را بکاممان کن ... به همان کامی که میخواهیم ... دلم کمی امید میخواهد
و میدانم چه گناهی کرده ام که اینگونه مستجابم ... ولی نمی دانم چه کرده ام که نمیشود که جبرانش کنم ...
خدایا صدایم را میشنوی .. ولی تو رو خودت ... یکبار هم دنیا را بکاممان کن ... به همان کامی که میخواهیم ... دلم کمی امید میخواهد
پک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت.
عجیب ترین خوی ِ آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به کرات هم. هر آدمی ، دانسته و ندانسته ، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بسر می برد ، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست.